مترجم سایت

انس با قرآن (تلاوت و حفظ قرآن) در دوران اسارت و درميان اسرا از جايگاهي خاص و از منزلتي ويژه برخوردار بود. اولين مسئله اي که حائز اهميت بود موضوع يادگيري قرآن و تلاوت صحيح آن بود ضرورت اين يادگيري و تلاوت با توجه به تأثيرات قرآن دو چندان بود چرا که تلاوت قرآن به قلبها آرامش و به دلها صفا مي بخشيد و وقتي در فضاي غمبار اسارت قرآن تلاوت مي گرديد احساس قوت، روحانيت و معنويت خاصي براي بچه ها پديدار مي شد. دراوايل اسارت که قرآن در ميان ما نبود احساس کمبود مي کرديم تا
اينکه کم کم آيات قرآن روي کاغذها نوشته مي شد و به طور مخفي در اختيار بچه ها قرار مي گرفت و بچه ها با برنامه اي دقيق به حفظ آيات مي پرداختند و پس از حفظ آن را به ديگران مي دادند و با همين روش فرهنگ انس با قرآن و تلاوت و حفظ آن در بين اسرا ترويج گرديد و بسيار از اسرا بدين شکل حافظ و قاري قرآن شدند و در اين نهضت قرآن آموزي و انس با قرآن کريم، عزيزان طلبه و روحاني که به صورت مخفيانه انجام وظيفه مي کردند نقش تبليغي مهمي را ايفا نمودند.

ماههاي اول اسارت به همين شکل گذشت تا از مأموران صليب سرخ درخواست قرآن کريم و آن ها به هر خوابگاه يک جلد کلام الله مجيد دادند که براي هر شصت و هفت نفر که مأنوس با قرآن و مشتاق به تلاوت قرآن بودند کافي نبود لذا نوبت بندي کرديم و براي فرا رسيدن نوبتمان لحظه شماري مي کرديم حتي اکثر شب ها بچه ها نمي خوابيدند تا بيشتر با قرآن مأنوس باشند و از کرامات معنوي قرآن لذت ببرند با اصرار بچه ها و پيگيري مسئولين اردوگاه يک جلد به پنج جلد افزايش يافت و از آن تاريخ بود که برگزاري کلاسهاي آموزشي قرآن در تمامي سطوح مختلف کليد خورد و بچه ها با حرص و ولع خاصي در کلاس هاي شرکت مي کردند و عراقي ها هم زياد حساسيت به خرج نمي دادند چون معتقد بودند قرآن از خودشان است و مي گفتند قرآن بين ما
عربها نازل شده و از اين که پارس ها و عجم ها به آن روي خوش نشان مي دادند فخر فروشي مي کردند.

کلاس هاي آموزش قرآن:

در اردوگاه موصل (2) وقتي به صورت ده نفري که بيشتر از اين رقم را مجاز نبوديم براي آموزش تلاوت قرآن جمع مي شديم (ضابط خليل) مأمور عراقي که شيعه هم بود مي آمد کنار جلسه مي ايستاد و به قرائت هاي ما گوش مي داد مي خواست بداند که ما چطور قرآن مي خوانيم حتي يک روز خيلي عادي آمد و در جمع ما نشست مي خواست از ما ايراد بگيرد اما آن قدر بچه ها ماهرانه با رعايت نکات تجويدي به قرائت قرآن پرداختند که تعجب، تمام وجودش را گرفته بود و اين خود زمينه اي شد تا ما پا را فراتر گذاشته و از فرمانده اردوگاه خواستيم که در سه نوبت از بلندگوهاي اردوگاه قرآن پخش کنند.
چون مدعي بودند که قرآن از ماست و ما بهترين قاريان را داريم در برابر درخواست ما مقاومت نکرده و در دو نوبت ظهر و مغرب قرآن را به صورتي نامناسب پخش مي کردند که موجب زدگي بچه ها از قرآن شود آن ها اين روش خصمانه را پيش گرفتند تا به نوعي رفع تکليف از خود کرده و به نوعي موجب بيزاري بچه ها از قرآن و تلاوت قرآن گردند. ولي چون در هر آسايشگاه قاري و حافظ داشتيم بلافاصله در مواقع سه گانه تلاوت قرآن و اذان داشتيم و حتي در تمامي مجالس و محافلي که مخفيانه برگزار مي شد به تلاوت قرآن مي پرداختيم و روح و قلبمان را قوت و نشاط مي بخشيديم.

آثار کلاس هاي اسرا :

نتيجه انس با قرآن و برگزاري کلاسهاي قرآن، يادگيري قرائت و حفظ قرآن بود و با توجه به گرايش و رغبت خوب بچه ها بسياري از شاگردان کلاس ها به مرور استاد تمام عيار در زمينه تلاوت و حفظ قرآن کريم و مباحث تفسيري شدند موج گرايش به قرآن آن قدر قوي بود که حتي بيسوادان خيلي زود با سواد شدند و شروع کردند به يادگيري قرآن و حافظ قرآن شدند در اوج سختي ها و شکنجه هاي گروهي به قرآن و ائمه اطهار متوسل مي شديم و گروهي آيات قرآن را زمزمه مي کرديم و تبديل آه و ناله و ضجه به تلاوت آهنگين قرآن که از سر صدق و اخلاص و سوز و گداز بود واقعاً آرامش خاص و مقاومتي ستودني بر جمع ها حاکم مي ساخت و دشمن را ذليل و رسوا مي ساخت.

برنامه ختم قرآن کريم:

از جمله برنامه هاي معنوي طرح تلاوت و ختم قرآن کريم به نيت سلامتي امام زمان (عج) بود اجزاء قرآن بين بچه ها هر شب تقسيم مي شد و هر شب يک جزء قرآن مي خوانديم و اين برنامه تا سال هاي متمادي معمول بود و هر آسايش گاهي در کنار برنامه ختم قرآن به مناسبت ايّام الله برنامه هاي ديگري هم داشتند وقتي مأموران عراقي وارد مي شدند چون مي ديدند بچه ها سر جلسه قرآن و تلاوت آن نشسته اند چيزي نمي گفتند و مانع نمي شدند مدتي گذشت تا اين که از مأموران صليب سرخ قرآن با ترجمه فارسي درخواست کرديم و بالاخره آن ها قرآن با ترجمه فارسي آورند روزها صبح تا ظهر روي قصص قرآن کار مي کرديم و موضوعات مختلف مطرح شده در قصص را مورد بحث و بررسي قرار مي داديم و اين برنامه هم روز به روز موجب گسترش و نفوذ فرهنگ و معارف قرآني در ميان اسرا شد.

کلاس هاي تخصصي قرآن:

رشد اطلاعات قرآني بچه ها به قدري زياد شد که کلاس هاي تخصصي قرآن در زمينه هاي تجويد، صورت لحن، حفظ، ترجمه و تفسير و قصص قرآن کريم دائر شد. گرايش به قرآن و تلاوت آن و فراگيري علوم و معارف آن قدر زياد شد که در عرض چند سال خيلي از بچه ها حافظ کل قرآن يا از قاريان مسلط شدند و با مدرس علوم و معارف قرآن گرديدند بعضي هم که طبع شعري داشتند موضوعات قرآني را به لسان شعر بيان مي نمودند. و بعضي با هم در مکالمات و گفتگوها آيات قرآن را رد و بدل مي کردند و قرآني صحبت مي نمودند.

بي تو تنهايم:

اين سخن امام زين العابدين (ع) که فرموده اگر همه عالم مرا تنها بگذراند ولي من با قرآن باشم احساس وحشت و تنهايي نمي کنم در دوران اسارت براي ما روشن شد.
برگزاري برنامه ها و کلاس هاي قرآني در هر ماه با سخت گيريها و مشکلاتي روبه رو بود مأموران عراقي به بهانه هاي مختلف به آسايشگاه ها هجوم مي آوردند و همه وسائل و امکانات ما را غارت مي کردند و در اين غارتگريها قرآنها هم برده مي شد. در اين سخت گيريها و شدائد و غارت بچه ها با کمبود آب و غذا مي ساختند اما با نبود قرآن زندگي ما کاملاّ فلج مي شد نمي گفتيم چرا غذا نمي دهيد يا چرا غذا کم است يا چرا آب نيست بلکه درخواست ما بعد از هر غارتگري اين بود که قرآن هائي را که از ما برديد به ما برگردانيد و با پيگيري زياد مي توانستيم يک قرآن يا چند قرآن پس بگيريم و اين حالت ميزان انس و عشق بچه ها نسبت به قرآن کريم را مي رساند. ما بدون قرآن احساس غربت، وحشت و تنهايي مي کرديم.

تبعيت از روش رسول الله (ص) در آموزش قرآن کريم:

شيوه رسول الله (ص) در آموزش قرآن اين بود که چند نفر صاحب استعداد را آموزش مي دادند و آن ها هم موظف به آموزش سايرين مي شدند. شيوه کار ما در اردوگاه به همين منوال بود ابتدا طلّاب و روحانيون و ساير افراد مستعد با فراخواني آموزه هاي قرآني در ذهن خود آنها را با همديگر مباحثه مي کردند و آيات را بر روي کاغذ مي نوشتند و به گونه اي کاتب آيات قرآن بودند و سپس کار آموزش را آغاز مي نمودند و بدين شکل نهضت قرآن آموزي در بين اسرا توسعه و گسترش يافت و به برکت قرآن خيلي از گرفتاريهاي اسرا برطرف گرديد. يکي از نکاتي که تمام اساتيد قرآني در آموزش هاي خود بر روي آن تأکيد داشتند اين بود که ملاک انس با قرآن صرفاً خواندن، نوشتن و حفظ کردن آيات و معارف نيست بلکه عمل به آيات و معارف است و اين تذکر قرآني موجب شده بود که اسراي مأنوس با قرآن اهليت قرآني داشتند و خلق و رفتار آن ها هم قرآني بود.
صبر، شکيبائي و مقاومت در برابر مصائب و سختي ها، توکل بر خدا، روحيه توسل، ورع و پرهيزکاري، سکونت عاقلانه، اصلاح گري و طهارت قلب گوشه اي از خلق و خوي قرآني آزادگان بود.

نويسنده: خاطرات قرآني آزاده جانباز قدرت الله محرابي

منبع: فصلنامه قرآني کوثر / شماره 33

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: